دسته : -علوم انسانی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 45 KB
تعداد صفحات : 75
بازدیدها : 271
برچسبها : دانلود پایان نامه پژوهش پروژه
مبلغ : 6400 تومان
خرید این فایلپایان نامه بررسی رشد نقدینگی و مهار آن در 75 صفحه ورد قابل ویرایش
در سال 73 كه سیاستهای تعدیل برنامه اول موجب افزایش بیش از حد پیشبینی نقدینگی شده بود، یكی از محورهای اساسی سیاستهای پولی مهار رشد نقدینگی قرار گرفت. به دلیل تقاضای روزافزون بخشها برای دریافت تسهیلات، ناشی از افزایش نرخ ارز و قیمتها، مجلس در تبصره دو بودجه برای بخشهای دولتی و غیر دولتی سقفهای اعتباری (افزایش مانده حداكثر معادل 7000 میلیارد ریال و 55 درصد آن برای بخش خصوصی) تعیین نمود. ضمن آنكه به منظور خنثی نمودن اثرات افزایش كسری حساب ذخیره تعهدات ارزی بر نقدینگی، بانك مركزی مجاز شد كه معادل این افزایش اوراق قرضه به بانكها بفروشد. سهم بخشها از اعتبارات بانكی به این شرح مقرر شد: 19 درصد كشاورزی، 36 درصد صنعت نفتومعدن، 30 درصد ساختمان و مسكن، 8 درصد صادرات و 7 درصد بازرگانی داخلی، خدمات، و متفرقه. جابجایی مانده تسهیلات جذب نشده نیز منوط به نظر بانك مركزی بود. حد فردی تسهیلات برای اشخاص حقیقی از دو میلیارد ریال به 500 میلیون ریال و برای اشخاص حقوقی از 15 میلیارد ریال به 5 میلیارد ریال تقلیل داده شد (مگر بر اساس مجوز بانك مركزی). مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیر دولتی با رشد 6/23 درصدی (در مقایسه با رشد 5/30 درصدی 1372) همراه شد. همانند سالهای گذشته بیشترین تسهیلات را ساختمان ومسكن و صنعت و معدن گرفته است. ضمن آنكه كشاورزی و صنعت و معدن كمتر از مصوب و ساختمان و مسكن و بازرگانی، خدمات و صادرات بیش از سهم مصوب اعتبار دریافت داشتهاند.
هدف سیاستهای پولی و اعتباری در سال 1374 كنترل تورم از طریق محدود نمودن تسهیلات بانكی بود. براساس قانون بودجه سال 1374 سقف تسهیلات اعطایی سیستم بانكی به بخش دولتی، خصوصی و تعاونی به 6700 میلیارد ریال محدود شد. شایان ذكر است كه براساس تبصره نه قانون بودجه سال 1374 دولت، 55 درصد از افزایش تسهیلات بانكی در این سال باید منحصراً به بخش خصوصی اختصاص مییافت. در اصل مذكور به دلیل افزایش نرخ سود تسهیلات و افزایش كارایی بانكها نرخ سود سپردههای سرمایهگذاری مدتدار افزایش یافت.
بررسی عملكرد اعتباری بانكها طی سال مورد بررسی نشان دهنده افزایش مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی (بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی) است كه با رشدی معادل 24 درصد به 7/40967 میلیارد ریال رسید و بدین ترتیب طی سال 1374 مبلغ 5/7942 میلیارد ریال به مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی افزوده شد. لازم به ذكر است كه بخشی از تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در قالب تبصرههای قانون بودجه سال 1374 بوده است.
پایین بودن نرخهای سود انتظار تسهیلات و بالا بودن حجم تقاضا برای تسهیلات از جمله علل افزایش تسهیلات اعطایی بانكها در مقایسه با سقف مصوب میباشد.
بررسی سهمهای مصوب بخشهای اقتصادی از افزایش در مانده كل تسهیلات اعتباری بانكها به بخش غیردولتی در سال 1374 نمایانگر افزایش قابل توجه سهم بخش كشاورزی و كاهش نسبی سهم سایر بخشها میباشد. این امر در راستای محور قرار گرفتن بخش كشاورزی در برنامه دوم توسعه اقتصادی صورت گرفته است. شایان ذكر است كه براساس تبصره 77 قانون برنامه دوم، در طول سالهای برنامه باید به طور متوسط حداقل 25 درصد از تسهیلات كلیه بانكهای كشور به طرحهای بخش آب و كشاورزی و همچنین یك درصد از سهم هر بخش (جمعاً 4 درصد) به فعالیتهای اشتغالزای ویژه اختصاص یابد.
در سال 1375 براساس بند ( ﻫ) تبصره دو قانون بودجه كشور ] 2[ افزایش سقف تسهیلات بانكی قابل واگذاری توسط بانك مركزی از طریق بانكهای تجاری و تخصصی كشور به بخشهای دولتی، خصوصی و تعاونی نسبت به مانده سال 1374 فقط تا حدی مجاز گردید كه تغییر در بدهی آنها به سیستم بانكی معادل 7500 میلیارد ریال افزایش یابد. 55 درصد از افزایش سقف تسهیلات بانكی در سال 1375 منحصراً بایستی به بخش خصوصی و تعاونیهای مردمی و 45 درصد باقیمانده به بخش عمومی اختصاص داده شود. در این سال شورای پول و اعتبار مقرر نمود كه با رعایت سقفهای مندرج در تبصرههای مختلف قانون بودجه سال 1375 اعطای تسهیلات بانكی به نحوی صورت پذیرد كه معادل 60 درصد مبلغ 7500 میلیارد ریال در قالب تبصرهها پرداخت و كسری مبالغ تا سقفهای مقرر در قانون بودجه از محل مبالغ وصولی تسهیلات اعطایی سالهای قبل تبصرهها پرداخت گردد. 40 درصد بقیه نیز به عنوان تسهیلات غیر تكلیفی توسط سیستم بانكی به مشتریان خود پرداخت گردد.
در این سال به منظور خنثی كردن اثرات انبساطی كسری حساب ذخیره ارزی و بر مبنای ردیف 3 بند (ج) تبصره 29 قانون بودجه] 3[، بانك مركزی بانكها را ملزم نمود كه علاوه بر تودیع سپرده قانونی بابت پیش پرداخت اعتبارات اسنادی، بقیه وجوه پیش پرداخت تا سقف 90 درصد را نیز نزد بانك مركزی تودیع نمایند.
ضمناً شورای پول و اعتبار سهم افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی در سال 1375 را همانند سال گذشته تعیین نمود.
بررسی عملكرد اعتباری بانكها در سال 1375 نشان دهنده افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی (بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی) به میزان 4/12339 میلیارد ریال (1/30 درصد) میباشد. به این ترتیب مانده مطالبات بانكها از غیردولتی در پایان سال 1375 به رقم 1/53307 میلیارد ریال بالغ گردید.
لازم به ذكر است كه اعطای بخشی از این اعتبارات در قالب تسهیلات تكلیفی و به موجب تبصرههای قانون بودجه سال 1375 میباشد. از سوی دیگر پایین بودن نرخهای سود مورد انتظار تسهیلات در بسیاری از بخشهای اقتصادی منجر به افزایش تقاضای مؤثر برای تسهیلات بانكی شد، لذا افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانكه به بخش غیردولتی به میزان 4/8214 میلیارد ریال بیش از سقف مصوب در بودجه (4125 میلیارد ریال) گردید.
شایان ذكر است كه بخش عمدهای از این تسهیلات (50 درصد) در دو ماهه پایانی سال اعطا شده است.
بررسی چگونگی اعطای تسهیلات به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی نشان میدهد كه اگر چه كلیه بخشها بیش از میزان پیش بینی شده از سقف مقرر (4125 میلیارد ریال) تسهیلات بانكی دریافت نمودهاند لیكن با توجه به عملكرد تسهیلات اعطایی مشاهده میشود كه بخشهای صنعت و معدن و بازرگانی و خدمات بیشتر از سهمهای مصوب خود و بخشهای كشاورزی و مسكن و ساختمان كمتر از سهمهای مصوب تسهیلات دریافت كردهاند.
در سال 1376 محدود نمودن رشد تسهیلات اعطایی سیستم بانكی به بخشهای دولتی و غیردولتی به منظور كنترل تورم كماكان مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار داشت. در جهت نیل به هدف مزبور و براساس قانون بودجه سال 1376 كل كشور، مقرر گردید كه در این سال اعطای تسهیلات سیستم بانكی به بخشهای مختلف اقتصادی به گونهای صورت پذیرد كه ضمن رعایت سهمهای نسبی مندرج در این قانون (60 درصد بخش خصوصی و 40 درصد بخش دولتی) كل افزایش در مانده تسهیلات اعطایی تا پایان سال 1376 حداكثر به 8800 میلیارد ریال بالغ گردد. شورای پول و اعتبار ضمن تأیید ادامه سیاستهای پولی سال 1375 برای این دو سال، سهم نسبی افزایش در مانده تسهیلات اعطایی به بخشهای مختلف اقتصادی برای بخش غیردولتی را نیز مانند سال 1375 بدون تغییر باقی گذاشت. شایان ذكر است كه به علت وقوع خشكسالی و به منظور كمك به بخش كشاورزی و بر اساس مصوبه هیأت دولت سقف تسهیلات این بخش 000/1 میلیارد ریال افزایش یافت.
عملكرد اعتباری بانكها در سال 1376 نشان میدهد كه مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 1/9117 میلیارد ریال (1/17 درصد) افزایش به 2/62424 میلیارد ریال بالغ گردیده است. مقایسه رشد این متغیر با سال 1375، حاكی از كاهش نسبتاً زیاد در نرخ رشد تسهیلات مذكور به بخش غیردولتی است.
این امر عمدتاً به دلیل استفاده بیشتر شركتها و مؤسسات دولتی از تسهیلات اعطایی بانكها میباشد. بطوریكه نسبت تغییر در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به شركتها و مؤسسات دولتی به تغییر در مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی از 35 درصد در سال 1375 به 84 درصد در سال 1376 رسید. لازم به ذكر است كه بخشی از این اعتبارات در قالب تسهیلات تكلیفی اعطاء شده است كه به موجب تبصرههای قانون بودجه سال 1376 بانكها موظف به تأمین آن بودهاند.
بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی نشان میدهد كه تسهیلات اعطایی بانكها در این سال بیش از سقف مقرر در بودجه سال (5280 میلیارد ریال) میباشد.
اگرچه بر اساس ارقام موجود سهم بخش صنعت و معدن كمتر از حد مصوبب بوده، لیكن با توجه به اینكه بخش عمده ای از واحدهای صنعتی كه در زمره شركتهای دولتی قرار میگیرند، عملاً دارای عملكردی همانند واحدهای غیردولتی هستند با احتساب تسهیلات اعطایی به این قبیل واحدها، افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش صنعت و معدن به بیش از 5/2 برابر مبلغ پیش بینی شده در قالب مصوبات مربوطه بالغ گردیده است.
در سال 1377 به دلیل كاهش درآمدهای دولت از محل فروش نفت و عدم تحقق برخی درآمدها، كسری قابل توجهی در عملیات دولت بروز نمود. بخش عمدهای از این كسری توسط منابع بانكی تأمین گردید كه باعث انبساط پایه پولی و نهایتاً رشد نقدینگی شد به طوری كه در جهت تأمین اهداف پیش بینی شده در قانون بودجه در خصوص مهار تورم مشكلات جدی ایجاد گردید. بر اساس بند (ب) تبصره (3) قانون بودجه سال 1377 كل كشور EMBED Equation.3 ، بانك مركزی موظف گردید كه برنامههای اعتباری و تسهیلات نظام بانكی كشور را بر اساس میزان سپردههای جاری و سرمایهگذاری پس از از كسر تعهدات قانونی به نحوی تنظیم و اجرا نماید كه اهداف رشد اقتصادی و مهار تورم برنامه دوم تحقق یابد. از سوی دیگر بر اساس بند (ج) تبصره (3) قانون بودجه EMBED Equation.3 مذكور افزایش مانده تسهیلات تكلیفی بانكها با رعایت سایر تكالیف مطروحه در برنامههای توسعه تا سقف 6000 میلیارد ریال مجاز گردید كه این افزایش مانده تسهیلات، سهم دولت سی و پنج درصد (35/0) و سهم بخش خصوصی و تعاونیهای غیردولتی و عمومی شصت و پنج درصد (65/0) بود.
بررسی عملكرد اعتباری بانكها در سال 1377 نشان میدهد كه مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 5/18799 میلیارد ریال (2/30 درصد) افزایش به 7/81120 میلیارد ریال بالغ گردیده است. مقایسه رشد این متغیر با سال قبل از آن، حاكی از افزایش قابل توجه در نرخ رشد تسهیلات مذكور میباشد. بر این اساس بخش غیردولتی در این سال سهم بیشتری از كل تسهیلات اعطایی بانكها را بخود اختصاص داد. یادآور میشود كه بخشی از این تسهیلات در قالب تسهیلات تكلیفی اعطاء شده است كه به موجب تبصره (3) قانون بودجه سال 1377 بانكها مكلف به تأمین آن بودهاند.
در سال 1377 سقف برای تغییر در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی منظور نگردید. معهذا شورای پول و اعتبار سهم نسبی بخشهای مختلف اقتصادی از افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانكها به بخش غیردولتی را همانند سال 1376 تصویب نمود. بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی حاكی از آن است كه در عمل سهم كلیه بخشها بجز صنعت و معدن از سهم مصوب شورای پول و اعتبار بیشتر بوده است.
- بررسی عملكرد ابزارهای كیفی سیاست پولی :
با عنایت به مطالب عنوان شده در قسمت اول این بخش و محدودیتهای بانك مركزی در استفاده از هر یك از ابزار كمی سیاست پولی، ملاحظه می شود كه كنترل كیفی اعتبارات و بطور كلی ابزارهای كیفی سیاست پولی می تواند نقش مهمی در سیاست پولی بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران ایفاء نماید.
براساس ماده 14 قانون پولی و بانكی كشور (مصوب سال 1351) بانك مركزی در حین اجرای نظام پولی كشور به شرح زیر می تواند در امور پولی و بانكی دخالت و نظارت كند:
- تعیین نرخ رسمی تنزیل مجدد و بهره وامها كه ممكن است برحسب نوع وام و اوراق و اسناد، نرخهای مختلف تعیین شود.
- تعیین نسبت داراییهای آنی بانكها به كلیه داراییها یا به انواع بدهیهای آنها برحسب نوع فعالیت بانكها یا سایر ضوابط به تشخیص بانك مركزی ایران.
- تعیین نسبت و نرخ بهره سپرده قانونی بانكها نزد بانك مركزی ایران كه ممكن است بسته به تركیب و نوع فعالیت بانكها ، نسبتهای متفاوتی برای آن تعیین گردد، ولی در هر حال این نسبت از 10 درصد و از 30 درصد بیشتر نخواهد بود.
- تعیین میزان حداقل و حداكثر بهره و كارمزد دریافتی و پرداختی بانكها.
- تعیین نسبت مجموع سرمایه پرداخت شده و اندوخته بانكها به انواع دارائیها.
- تعیین حداكثر نسبی تعهدات ناشی از افتتاح اعتبار اسنادی ظهرنویسی یا ضمانتنامه های صادره از طرف بانكاه و نوع و میزان وثیقه این قبیل تعهدات.
- تعیین شرایط معاملات اقساطی كه اعتبار آن از طرف بانكها تأمین می شود.
- تعیین مقررات افتتاح حساب جاری و پس انداز و سایر حسابها
- تعیین نوع و میزان جوایز و هرگونه امتیاز دیگری كه برای جلب سپرده های جاری یا پس انداز از طرف بانكاه عرضه می شود و تعیین ضوابط برای بانكها در این مورد.
- رسیدگی به عملیات و حسابها و اسناد و مدارك بانكها و اخذ هرگونه اطلاعات و آمار از بانكها با توجه به لزوم اسرار حرفه ای.
* - محدود كردن بانكها به انجام یك یا چند نوع از فعالیتهای مربوط بطور موقت یا دائم.
* - تعیین نحوه مصرف وجوه سپرده های پس انداز.
*- تعیین حداكثر مجموع وامها و اعتبارات بانكها بطوركلی یا در هر یك از رشته های مختلف.
- تعیین شرایط كلی اخذ وام بانكها از اشخاص و صدور گواهی سپرده
- تعیین مقررات مشروع در بندهای فوق برای مؤسسات اعتباری غیربانكی
تبصره: استفاده از اختیارات موضوع این ماده باید قبلاً به تصویب شورای پول و اعتبار برسد.
از میان موارد فوق ، شاید بتوان گفت كه بندهایی كه با ستاره مشخص شده اند، از جمله ضوابط و مقررات كیفی می باشند كه ماهیت سیاست پولی را تحت تأثیر قرار می دهند،ضمن اینكه بقیه موارد نیز به نحوی در تخصیص منابع نقش دارند. حال به تشریح عملكرد دو ابزار مهم ،از ابزارهای كیفی سیاست پولی پرداخته می شود.
قانون برنامه سوم توسعه نقطه عطفی برای انتشار اوراق مشاركت در ایران محسوب می شود. براساس ماده 91 قانون برنامه سوم توسعه ، برای اولین بار موضوع انتشار اوراق مشاركت توسط بانك مركزی (استفاده از این ابزار به عنوان اعمال سیاست پولی) مطمح نظر دولت واقع شد و بانك مركزی برای اولین بار، 1593 میلیارد ریال اوراق مشاركت در سال 1379، منتشر كرده است. ضمناً مانده اوراق مشاركت منتشر شده در پایان سال 1380 ، 9600 میلیارد ریال بوده است.
در دهة 40، استفاده از ابزارهای كیفی، صرفاً شكل توصیه و ترغیب را داشته و بنابراین تعیین میزان تأثیر وعملكرد آن امكان پذیر نیست. در دهه 50، علیرغم تعیین سهم كلی اعتبارات بخش خصوصی برای سالهای مختلف ، این محدودیتها ، هیچ گاه عملی نشد. به طور كلی در دو دهه 1340 و 1350 ، گرچه در راستای هدفهای برنامه های توسعه اقتصادی تأكید برافزایش اعتبارات كشاورزی و صنعتی بود،اما بیشترین سهم را در تمام سالها، بخش بازرگانی به خود اختصاص داده است.
آمار جدول (شماره 4-8) حاكی از آنست كه با وجود وفور اعتبارات در سطح كل اقتصاد، به نظر نمی رسد كه توزیع آن میان بخشهای مختلف به نحو مطلوب تحقق یافته باشد. با مشاهده سهم بخشهای مختلف از اعتبارات پرداختی، معلوم می شود طی دهه 55-1346 كمترین سهم را بخش صادرات و بالاترین سهم را بخش بازرگانی داخلی داشته است. سهم واردات، اگر چه تا سال 1351 نوسان شایان توجه نداشته است ولی از این سال به بعد به خصوص پس از افزایش قیمت نفت و درآمد ارزی ، از رشد بیشتری برخوردار شده است. همچنین بنابراطلاعات موجود در ترازنامه های مختلف بانك مركزی در سالهای مربوطه ، بخش كشاورزی سهم ناچیزی از اعتبارات داشته است به طوریكه سهم این بخش از 7/10% اعتبارات اعطایی به بخشهای مختلف اقتصادی در سال 1346 به 9/8% در سال 1355 تقلیل یافته است.
خرید و دانلود آنی فایل