دسته : اقتصاد
فرمت فایل : word
حجم فایل : 58 KB
تعداد صفحات : 64
بازدیدها : 249
برچسبها : دانلود تحقیق پیشینه تحقیق
مبلغ : 5500 تومان
خرید این فایلتجارت آزاد آمریكای شمالی
چنین به نظر می رسد كه جهان سوم در دورة حاضر به یكی از نقاط عطف تاریخی خود رسیده است. در این دوره شرایط نوینی هم از حیث سیاسی و هم از جهت اقتصادی، هم در داخل این كشورها و هم در سطح بین المللی در حال شكل گرفت است و بیشتر كشورهای جهان سوم نیز خود را بیش از پیش ناچار از تطبیق دادن با این شرایط جدید دیده اند.
پایان نظم دو قطبی در دوران جنگ سرد، هم به عمر یكی از دو الگوی رشد خاتمه داده و هم به پاره ای منافع جنبی كه چنین نظمی، مستقیم یا غیر مستقیم، عاید بخش قابل توجهی از ممالك جهان سوم می كرد، پایان بخشیده است. تحت همین شرایط دوره اعطای «امتیازات تجاری» یا تخیصیص منابع تحت عنوان «كمكهای توسعه» با انگیزه های سیاسی و استراتژیك نیز در حال به سر رسیدن است.
جهان سوم، در پی تحولات تاریخی اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990 ، اهمیت پیشین خود را در روابط بین المللی از دست داده و حتی بخشی از آن در معرض خطر رانده شدن به حاشیه و از دست دادن هر گونه نقشی در نظام بین المللی قرار گرفته است. لذا واقعیات موجود چنین می نماید كه تنها آن دسته از كشورهای در حال توسعه به عنوان وزنه ای در نظام بین المللی آینده به حساب خواهند آمد كه بتوانند از یك موقعیت اقتصادی قابل توجه برخوردار شوند.
به موازات فروپاشی نظام دوقطبی، اوج گیری و افزایش سرعت روند جهانی شدن اقتصاد نیز عامل مؤثر دیگری در شكل گیری ذهنیت های جدید در كشورهای جهان سوم بوده است. این روند كه با امواجی از تكنولوژی های پیچیده، وسائل مدرن ارتباطی و تولیدات متنوع با كیفیت بالا همراه است،بیش از پیش در حال فائق آمدن بر مقاومت متنوع با كیفیت كشورهای در حال توسعه ای است كه تا كنون نسبت به پیوستن به جریان اصلی اقتصاد جهانی اكراه داشته اند.
تضعیف این مقاومت به ویژه در زمانی امكان پذیر شده است كه راه و روشهای دیگری از جمله « راه رشد غیر سرمایه داری»، «استراتژی جایگزینی واردات» و امثال آن در عمل راه به جایی نبرده است. عدم موفقیت آن دسته از كشورهای جهان سوم كه به این راهها رفتند، در برابر جوامعی كه به تجارت خارجی آزاد» و «استراتژی توسعه صادرات» روی آوردند، تقریباً توجه همگان در سراسر جهان سوم را به خود جلب كرده است.
از طرفی ، دگرگونی های ریشه ای در سیاست و اقتصاد بین المللی و در رأس همه،شكست اقتصادهای متمركز در بلوك شرق در واقع روندی را كه از قبل شروع شده بود به اوج خود رساند. این امر هم الگو و هم حمایت های سیاسی، نظامی و اقتصادی از ناحیه این الگو را یكباره از صحنه ناپدید ساخت و در نتیجه تردیدی بسیاری از كشورهای در حال توسعه حتی آنها را كه طی دهه ها بینش ها و روشهای متفاوتی را صمیمانه و مجدانه پیگیری كرده بودند (مثل چین،هند ، سوریه و ... ) برطرف ساخت.
كاهش بیش از پیش اهمیت مواد خام و محصولات كشاورزی نیز كه اغلب كشورهای در حال توسعه تاكنون برای كسب ارز خارجی به صادرات آنها وابسته بوده اند،عامل مهم دیگری درالزام جهان سوم به جستجوی راههای نو بوده است. نزول قابل ملاحظه بهای این مواد طی یكی دو دهه گذشته بیش از پیش ثابت كرده است كه كشورهای در حال توسعه نه تنها دیگر نمی توانند با تكیه بر آنها (حتی مهمترین آنها یعنی نفت) وزنه ای در اقتصاد جهانی به شمار آیند، بلكه با توجه به رشد تكنولوژی و پیدایش مواد جایگزینی و علل دیگر هر روز درآمد حاصل از صادرات این اقلام كمتر و كمتر می شود.
...
در چنین شرایطی امضای یك موافقتنامة تجاری از نوع نفتا، خصوصاً با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیمی كه بر كشورهای جهان سوم و آینده تلاشهای جدید آنها خواهد داشت، نمی تواند مورد توجه این كشورها قرار نگرفته باشد. نفتا نه تنها از جهت اهمیت بسیار زیادی كه بر تجارت بین المللی دارد، بلكه به خاطر اینكه یكی از كشورهای در حال توسعه را به بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا مرتبط ساخته و بسیاری از دیگر كشورهای مشابه در منطقه را نیز در آستانة چنین ارتباطی قرار داده مورد توجه بسیار واقع شده است.
اثرات نفتا تنها به تجارت محدود نخواهد ماند و می تواند تمامی جنبه های حیات اقتصادی و اجتماعی مكزیك را تحت تأثیر قرار دهد،خاصه آنكه حجم اقتصاد مكزیك نصف اقتصاد كانادا و تنها حدود 4% اقتصاد آمریكا است. لذا اجرای چنین موافقتنامه ای خصوصاً برای یك كشور جهان سومی با توجه به كوچك بودن نسبی اقتصادش می تواند از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار باشد. از این رو طبیعی است كه تجربة مكزیك در این زمینه با علاقه از سوی دیگر ممالك جهان سوم پیگیری شود. ...